سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن





درد و دل

آثار بجا مانده از یک عاشق :

نویسنده :

دوستان

دوستان عاشق

موضوعات :

آمار وبلاگ :
طراح قالب:

لوگوی دوستان

کد جاوا :
انتظار

انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ...



شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !



تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!



تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، شکنجه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛



هق هق شبونه ؛ افسردگی ، پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... !



برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد



و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد



تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!



متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم



از انتظار ... از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم


valentine-daze.jpg






نویسنده: هستی مورخ: سه شنبه 89/10/21 در ساعت: 8:39 صبح
گریه

گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم
گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم

------------------------------

رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زدای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
بانوی دریای من...
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت
.






نویسنده: هستی مورخ: سه شنبه 89/10/21 در ساعت: 8:39 صبح
کناربرکه ی دل

 







نویسنده: هستی مورخ: سه شنبه 89/10/21 در ساعت: 8:39 صبح
در تنهایی

در تنهایی خود لحظه ها را برایت گریه کردم


در بی کسیم برای تو که همه کسم بودی گریه کردم


در حال خندیدن بودم که به یاد خنده های سرد و تلخت گریه کردم


در حین دویدن در کوچه های زندگی بودم که ناگاه به یاد لحظه هایی که بودی و اکنون نیستی ایستادم و آرام گریه کردم


ولی اکنون می خندم آری میخندم به تمام لحظه های بچگانه ای که به خاطرت اشک هایم را قربانی کردم






نویسنده: هستی مورخ: سه شنبه 89/10/21 در ساعت: 8:39 صبح
منتظر


منتظر موندم به راهت تا همیشه


چشم به راهت مونده بودم پشت شیشه


انتظارت تلخه مثل مردن دل


مثل عشقی خام و باطل



مثل عشقی خام و باطل



وای اگه فردا بیاد باز تو نیایی


وای میخوام داد بزنم از این جدایی


وای دیگه مردم دیگه مردم


چقدر تو بی وفایی


مگه من با تو بد کردم خدایی


مگه من با تو بد کردم خدایی



...



هرچی میخوای بگی بگو


اما نگو دوستت ندارم


هرکار میخوای بکن ولی


بگو نمیری از کنارم


تو رو خدا مثل غریبه ها دلم رو هی نرنجون


تو رو خدا دشمنامو به روی من اینقدر نخندون


بخدا من می میرم از این جدای


بخدا من می میرم اگه نیایی


بخدا من می میرم از این جدایی


بخدا من می میرم اگه نیایی


اگه فردا بیاد و باز تو نیایی


اگه فردا بیاد و باز تو نیایی







نویسنده: هستی مورخ: سه شنبه 89/10/21 در ساعت: 8:39 صبح
   1   2      >

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.j28.biz & www.TakTemp.com & www.j28.ir


KINGSEDA - COM